اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خبر

نویسه گردانی: ḴBR
خبر. [ خ َ ] (اِخ ) محلی است بر شش میلی مسجد سعدبن ابی وقاص و در آن دو برکه است یکی برکه ٔ خلفا و دیگر برکه ٔ ام جعفر، عمق آنها پنجاه ذرع است ولی آب آنها کم است و در آنجا ساختمانهایی است بر کنار راه حجاج . (از معجم البلدان یاقوت حموی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۹ ثانیه
خبر. [ خ َ ] (ع اِ) درخت کُنار. (از منتهی الارب ). درخت اراک و سدر و آنچه از علف که در دور آن روید. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از معج...
خبر. [ خ َ ] (ع مص ) شیار کردن زمین برای زراعت . (از منتهی الارب ) (از معجم الوسیط). || امتحان کردن . آزمودن . (از معجم الوسیط). آگاهی به چ...
خبر. [ خ ُ ] (ع ص ) عالم بخبر. مطلع. خبردار. واقف . دانا. (از متن اللغة) (از معجم الوسیط) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (از منتهی الارب ) (از ...
خبر. [ خ ُ ] (ع مص ) مصدر دیگری است در خِبر و آن علم بحقیقت چیزی پیدا کردن . (از متن اللغة) (از معجم الوسیط) (از تاج العروس ) (از لسان العرب )...
خبر. [ خ ِ ] (ع مص ) آگاهی یافتن بچیزی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از معجم الوسیط) (از ناظم الاطباء). || کشاورزی کرد...
خبر. [ خ ِ ] (ع اِ) توشه دان بزرگ . (از متن اللغة) (از معجم الوسیط) (از اقرب الموارد) (لسان العرب ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
خبر. [ خ َ ب ِ ] (ع ص ) عالم بخبر. مطلع بخبر. واقف بخبر. مطلع. دانا. (از متن اللغة) (از معجم الوسیط) (از اقرب الموارد)(از تاج العروس ) (از لسان ا...
خبر. [ خ َ ب ِ ] (ع اِ) سدر. درخت کُنار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از معجم الوسیط). خَبر. || جای و محلی که در آنجا ...
خبر. [ خ َ ب َ ] (ع اِ) آگاهی . آگهی . اطلاع . وقوف . (از ناظم الاطباء) : خبر شد ورا زآنکه افراسیاب چو کشتی برآمد ابر روی آب . فردوسی .چو اندر نص...
خبر. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوزم و دهج بخش شهر بابک یزد، واقع در 63 هزارگزی شمال باختری شهر بابک متصل به راه فرعی شهر بابک . ا...
« قبلی صفحه ۱ از ۷ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.