خراسان
نویسه گردانی:
ḴRʼSAN
خراسان . [ خ ُ ] (اِخ ) در اساطیر قدیم ما نام شهرها را غالباً نام شخص سازنده ٔ آن می شمردند و مستوفی آرد: خراسان پسر عالم و عالم پسر سام است و عراق پسر خراسان می باشد. (از تاریخ گزیده چ لیدن ص 27).
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
خراسان . [ خ ُ ] (اِ) مشرق است که در مقابل مغرب باشد. (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ) (مفاتیح ) : از خراس...
خراسان . [ خ ُ ] (اِخ ) خراسان در زبان قدیم ۞ فارسی بمعنی خاور زمین است . این اسم در اوائل قرون وسطی بطور کلی بر تمام ایالات اسلامی ک...
خراسان . [ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری نجف آباد کنار راه مالرو نجف آباد به شیرکش . ای...
خُراسان بخشی از ایران بزرگ و از دوران ساسانیان نامی سنتی و کلی برای اشاره به نواحی شرقی ایران است و نام آن از دوران ساسانیان در ایران مرسوم شد. ساسانی...
روزنامهٔ خراسان قدیمیتری روزنامه محلی ایران است که اکنون با 63 سال سابقه به صورت سراسری منتشر میشود.[۱]
تأسیس
نخستین شمارهٔ روزنامه خراسان در ...
ام خراسان .[ اُم ْ م ِ خ ُ ] (اِخ ) لقب شهر مرو است . (المرصع).
باب خراسان . [ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) یکی از چهار دروازه ٔ باروی بغداد بسوی مشرق که مستظهر باﷲ احمدبن المقتدرساخت و چون خلافت به مستظهر باﷲ احمدب...
جاحظ خراسان . [ ح ِ ظِ خ ُ ] (اِخ ) ابوزید احمدبن سهل بلخی (234 -322 هَ .ق .). حکیم و عالم معروفی بود که در بلخ میزیست . و اشعار زیر را در رث...
شاه خراسان . [ هَِ خ ُ ] (اِخ ) لقبی است که شیعیان ایران امام هشتم (ع ) را داده اند.
خراسان پشته . [ خ ُ پ ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است جزء بلوک طارش دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان . واقع در 48هزارگزی جنوب رودسر و 5هز...