گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خواب جای نویسه گردانی: ḴWAB JAY خواب جای . [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) خوابگاه . اطاق خواب . مَرقَد. (یادداشت بخط مؤلف ) : چو رفتی ز مجلس سوی خوابجای پس از خواب مستی بمجلس میای . نزاری قهستانی .کِناس ؛ خواب جای آهو در درخت . مُناخ ؛ خوابجای شتر. (منتهی الارب ). رجوع به خواب جا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی جای خواب جای خواب . [ ی ِ خوا / خا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بستر. فراش . رختخواب . جائی که بتوان در آن خفتن : تهمتن همیدون سرش پر شراب بیامد گرازان... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود