اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خواب گذاردن

نویسه گردانی: ḴWAB GḎʼRDN
خواب گذاردن . [ خوا /خا گ ُ دَ ] (مص مرکب ) حکایت خواب خود کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خواب گزاردن شود :
ای فرخی این قصه و این حال چه چیز است
پیش ملک شرق همی خواب گذاری .

فرخی .


|| تعبیر خواب کردن . (یادداشت مؤلف ) (از دهار). رجوع به خواب گزار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
خواب گزاردن . [ خوا / خا گ ُ دَ ] (مص مرکب ) تعبیر خواب کردن . عباره . (تاج المصادر بیهقی ). || حکایت رؤیای خود کردن . (یادداشت مؤلف ). ||...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.