خواب گزاردن
نویسه گردانی:
ḴWAB GZʼRDN
خواب گزاردن . [ خوا / خا گ ُ دَ ] (مص مرکب ) تعبیر خواب کردن . عباره . (تاج المصادر بیهقی ). || حکایت رؤیای خود کردن . (یادداشت مؤلف ). || خوابیدن . خواب رفتن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خواب گذاردن . [ خوا /خا گ ُ دَ ] (مص مرکب ) حکایت خواب خود کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خواب گزاردن شود : ای فرخی این قصه و این ...