اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوار

نویسه گردانی: ḴWAR
خوار. [ خ ُ وا ] (ع اِ) بانگ گاو. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ): بتازی خوار بانگ گاو باشد. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ) : و خوار بقور و.... و صفیر طیور و بکاء بچگان . (جهانگشای جوینی ).
عجل جسد له خوار.

سعدی .


|| بانگ گوسفند. || بانگ آهو. || آواز تیر. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
خار در جامه آویختن . [ دَ م َ / م ِ ت َ ] (مص مرکب ) چسبیدن خار بجامه . تعلیق خار بلباس . علق . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به لغت علق شود.
خار مقدس ( به انگلیسی : Cnicus ) یکی از گیاهان دارویی است که به صورت وحشی در مناطق کوهستانی و نیز کنار جاده ها دیده می شود.برگها و سرشاخه های این گی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.