خوان
نویسه گردانی:
ḴWAN
خوان . [ خ ِ / خ ُ ] (معرب ، اِ) معرب خوان فارسی . هرچه بر وی طعام خورند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، اَخْوِنة، خون .
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
روستایی کوهستانی و در بخش جنوبی استان مرکزی قرار گرفته است. در 35 کیلومتری غرب شهرستان خمین و در 42 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان شازند.
قلعه خان . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان کمازان شهرستان ملایر، واقع در 20هزارگزی جنوب شهر ملایر و 3هزارگزی جنوب شوسه ٔ ملایر به اراک ....
قلعه خان . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و کنار راه تابستانی شو...
قریه خان . [ ق َرْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد واقع در 31 هزارگزی جنوب باختری مانه و 2 هزارگزی شمال شو...
قاسم خان . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان . در 58هزارگزی جنوب باختری شیروان و 2هزارگزی جنوب مالرو عمومی...
کریم خان . [ ک َ ] (اِخ ) زند. رجوع به کریم ... شود.
کریم خان . [ ک َ ] (اِخ ) حاج محمدکریم خان کرمانی ، ابن ابراهیم خان قاجار کرمانی . از علمای نامی اواخر قرن سیزدهم هجری و از تلامذه ٔ سید کاظم...
کنجوک خان . [ ](اِخ ) دوازدهمین از اولوس جغتای به ماوراءالنهر. ظاهراً از 706 تا 708. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کوچلک خان . [ ل ُ ] (اِخ )پسر تایانک خان . پادشاه قوم نایمان و معاصر با سلسله ٔ خوارزمشاهی و چنگیزخان مغول . وی به سال 607 هَ . ق . به یاری ...
کیشی خان . (اِخ ) دهی از دهستان انگوران است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 302 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2...