اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوان

نویسه گردانی: ḴWAN
خوان . [ خ َوْ وا ] (ع ص ) مرد دغل و ناراست . خائن . جنایتکار. || (اِ) شیر بیشه . || ماه ربیعالاول در جاهلیت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، اَخْوِنة، خَوْن . خون .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
دایمنک خان . [ ] (اِخ ) نام خان ختاست و این خان معاصر شاهرخ تیموری بوده است و به سال 815 هَ . ق . رسولی به هرات نزد شاهرخ فرستاده است...
ده عباس خان . [ دِه ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 195 ...
ده قره خان . [ دِه ْ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوهر بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 36هزارگزی شمال باختری بافت . سکنه ٔ آن 227 تن...
گذر تقی خان . [ گ ُ ذَ رِ ت َ ] (اِخ ) محله ای است در طهران ، در جنوب خیابان سپه و شمال سنگلج .
بنه کوچک خان . [ ب ُ ن َ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان منگره ٔ بخش اندیمشک است که در بخش شهرستان دزفول واقع شده است . دارای 150 تن سکنه است ...
حبیب اﷲ خان . [ ح َ بُل ْ لاه ] (اِخ ) (امیر...) پسر امیرعبدالرحمن خان . امیر افغانستان پنجمین خان بار کزائی که در سال هزارودویست وهشتادوهشت ه...
خان باباکندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل . ناحیه ای است در 48هزارگزی شمال خاوری گرمی و 3 هزارگزی شوسه ٔ پ...
خان چارباغ . (اِخ ) موضعی است در29 هزارگزی جنوب شرقی شهر قندهار بین خط 65 درجه و 31 دقیقه و 47 ثانیه ٔ طول البلد شرقی و خط 31 درجه و28 دقی...
خان محمدچاه . [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نام ایستگاه راه آهن بین میرجاوه به زاهدان است و در 38 هزارگزی شمال باختری میرجاوه و کنار راه آهن می...
امامقلی خان . [ اِ ق ُ ] (اِخ ) پسر اﷲوردی خان قوللرآقاسی (رئیس غلامان شاهی ). سردار شاه عباس اول که از سوی مادر گرجی بود. پس ازفوت پدر در ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.