اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوان

نویسه گردانی: ḴWAN
خوان . [ خ َوْ وا ] (ع ص ) مرد دغل و ناراست . خائن . جنایتکار. || (اِ) شیر بیشه . || ماه ربیعالاول در جاهلیت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، اَخْوِنة، خَوْن . خون .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه
کهریز صفی خان . [ ک َ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سلگی است که در شهرستان نهاوند واقع است و 792 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)...
حماسه گسار خان (که حماسه شاه گِسار یا حماسه گَزَر خان هم نامیده می‌شود) مهم‌ترین اثر حماسی تبت و بخش بزرگی از آسیای میانه است.[۱] این کتاب حماسی، د...
ابه ٔ موسی خان . [ اُب ْ ب َ ی ِ سا ] (اِخ ) ابّه ای است بصحرای اترک ، واقع در شمال غربی اُبه ٔ چاروا.
پل اﷲوردی خان . [ پ ُ ل ِ اَل ْ لاه ْ وِ ] (اِخ ) در اسپاهان روی زاینده رود بتوسط یکی از سرداران شاه عباس ساخته شده است . طول آن 295 گز و ع...
حاجی گرای خان . [ ] (اِخ ) یکی از خانهای قرم ، بیست و یکمین خوانینی که عنوان گرای خان داشتند. او پسر قریم گرای از احفاد سلامت گرای است و ...
حافظ رحمت خان . [ ف ِ رَ م َ ] (اِخ ) یکی از سرداران لشکر روهیله ازافغانها که با پادشاه درانی احمدخان به دهلی رفت . رجوع به مجمل التواریخ ...
تپه داراب خان . [ ت َپ ْپ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ذهاب بخش سر پل ذهاب شهرستان قصرشیرین است که در شانزده هزارگزی شمال باختری سرپل ذهاب ...
خان تپه ٔثانی . [ ت َپ ْ پ َ ی ِ ] (اِخ ) قریه ای است بفاصله ٔ 10000 گزی شمال غرب زیارت خواجه سالار که در علاقه ٔ حکومت کلان شبرغان قرار دار...
حسین خان کندی . [ ح ُ س َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر. واقع در 45هزارگزی شمال خاوری مشکین شهر 50هزارگزی ...
خان احمدحصاری . [ اَ م َ ح ِ ](اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان . این ده در 20 هزارگزی شمال باختری قیدار و 2 هزارگز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.