خور
نویسه گردانی:
ḴWR
خور. (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 49هزارگزی شمال خاوری مشهد. این ده کوهستانی و سردسیر و با 1553 تن سکنه است . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۱۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
لوطی خور کردن . [ خوَرْ / خُرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در معرض چپاول و غارت نهادن . بتاراج بردن .
خلیج یا کنداب بخشی از دریا است که در خشکی پیش رفته باشد؛ یا به سخنی دیگر به پیشروی آب در خشکی، کنداب گویند. در فارسی «شاخاب»، «شاخابه» و «شاخاوه» هم گ...