خوزان
نویسه گردانی:
ḴWZʼN
خوزان . [ ] (اِخ ) نام قریتی است از قراء اصفهان مرکز ماربین . (یادداشت بخطمؤلف ). صاحب انجمن آرای ناصری میگوید این ناحیت آبادکرده ٔ خوزان پهلوانست : نخست از ملوک گردنکش و سپهدار لشکرکش فرعون لعین از خوزان ماربین برخاست و در ملک بر ذروه ٔ میغ بنشست . (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
خوزان . [ ] (اِخ ) نام پهلوانی معروف است که خوزان اصفهان آبادکرده ٔ اوست . (انجمن آرای ناصری ). در آنندراج آمده : پهلوانی بوده است از ا...
خوزان . [ ] (اِخ ) نام قریتی است به هرات . (یادداشت بخط مؤلف ) (از منتهی الارب ).
خوزان . [ ] (اِخ ) نام قریتی است بنواحی پنج دیه . (یادداشت بخط مؤلف ).
خوزان . [ خو ] (اِخ ) نام شهری است در خوزستان . (انجمن آرای ناصری ) : به خوزان بردوی را دایگانش که آنجا بود جای و خان و مانش . (ویس و رامی...
خوزان . [ ] (اِخ ) شهری است به خراسان قدیم . (حدود العالم ص 57).
خوذان . [ خ َ ] (ع اِ) خدم ، منه : خوذان الناس ؛ خدم مردم . (منتهی الارب ): ذهب فلان فی خوذان الخامل ؛ بدرجه ٔ فروتر از اهل فضل واقع شد فلان...