گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خوش غمزه نویسه گردانی: ḴWŠ ḠMZH خوش غمزه . [ خوَش ْ / خُش ْ غ َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) باغمزه . عشوه گر. خوش ادا. خوش اطوار : خوش غمزه چشم خور ز تو شب طره پرعنبر ز توپیشانی اختر ز تو داغ اطعنا داشته .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود