اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوی

نویسه گردانی: ḴWY
خوی . [ خُی ْ ] (اِخ ) نام یکی از شهرستانهای استان آذربایجان است که از شمال به شهرستان ماکو و از جنوب بشهرستان ارومیه و از خاور به شهرستان مرند و از باختر به کشور ترکیه محدود است . ناحیه ٔ سرحدی قطور که کردنشین می باشد جزء این شهرستان محسوب می گردد. وسعت آن تقریباً سه هزار کیلومتر مربع است . موقعیت جغرافیایی : این جلگه در دامنه ٔ جنوبی خاوری فلات ارمنستان قرار دارد و ارتفاع متوسط آن در حدود 1100 متر می باشد و از همه ٔ جلگه های مجاور حتی از دریاچه ٔ ارومیه نیز پست تر است و بهمین مناسبت در اصطلاح عوام آنرا خوی چوخوری (گودال خوی ) می نامند. شیب این جلگه بطوری که جریان آبها نشان می دهداز جنوب باختری بشمال خاوریست و کوههائی که حصارواراین شهرستان را فراگرفته اند از ارتفاعات باختری ایران محسوب میشوند و در امتداد قله ٔ آرارات (آغری داغ )که از شمال بجنوب کشیده شده است قرار دارد که تقریباً هیجده هزارگز بخط مستقیم از شهر خوی بطرف باختر قله باشکوه و پربرف آرارات بخوبی نمایان می گردد. ارتفاعات : کوههای مهم شهرستان خوی عبارتند از قله ٔ آدرین ، کوههای مرزی قطور که بنام سلطان سورا، قوچ داغ ، کهیر، هران معروف است و کوه چله خانه که بمناسبت اقامت چهل روزه ٔ شاه نعمت اﷲ ولی مشهور به چله خانه گردیده است و ارتفاع آن در حدود دو هزارگز می باشد. در بخش سلماس نیز کوههای مرزی ایران و ترکیه قرار دارد بنام کوه هراویل با ارتفاع 3490 گز و دیگر کوه ساری جیجک است و از معروفترین ارتفاعات این بخش بحساب می آید.
آب و هوای شهرستان خوی : بنا به موقعیت جغرافیایی خوی آب و هوای این منطقه باید معتدل و مایل بگرمی باشد و برف و باران در آن کم بیاید اما عوامل زیر در آب و هوای این شهرستان مؤثر است :
1 - وجود کوههای حصار مانند که مانع نفوذ بادهای سرد زمستانی است و بالنتیجه هوای آن نسبت به بعضی از شهرستانهای آذربایجان چون تبریز و ارومیه در زمستان گرمتر است و حداقل حرارت در زمستان 14 درجه می باشد در تابستان بعکس هوای آن خیلی گرم است و وجود بادهای گرم جنوبی و باطلاقهای اطراف هوای آنرا ناساز و اعتدال آنرابهم می زند. 2 - پستی جلگه ٔ مزبور و دور بودن آن از دریاهای بزرگ سبب تغییرات ناگهانی در هوای آن می گردد. مقدار باران شهرستان خوی نسبت بسایر نقاط آذربایجان بعد از ارومیه در درجه دوم قرار گرفته و هوای شهرستان خوی اغلب مه آلود می باشد و علت بارانی بودن آن وجود کوههای نسبتاً بلندی است که در مقابل بادهای رطوبی قرار گرفته و با سرد کردن هوای مجاور و تمرکز بخارآب شرایط اشباع را در شهرستان خوی فراهم می سازد. آب مزروعی شهرستان در بخش قره ضیاءالدین و دهستان سکمن آباد و قسمتی از دهستان الند از رودخانه ٔ آغ چای و قنوات و چشمه سار است و در دهستان اواوغلی و رهال از رودخانه ٔ قطور و چشمه ها و قنوات و در دهستان فرورق والند از رود قزل چای و در بخش سلماس از رودخانه زولا و آب کوهستانها (برف و باران ) و چشمه سارها و قنوات است . شهرستان خوی از سه بخش و 17 دهستان و 339 آبادی تشکیل شده و ساکنان خوی به استثنای چند آبادی از بخش سلماس که مسیحی اند بقیه مسلمان می باشند. محصولات عمده ٔ شهرستان خوی عبارت است از: غلات و حبوبات و توتون ومیوه از قبیل زردآلو و پنبه و محصولات دامی . راهها: شهرستان خوی دارای راه شوسه به ارومیه و ماکو و مرندو جلفا و راه نیمه شوسه به سیه چشمه و پیراحمد کندی مرز ترکیه و همچنین دارای راه ارابه رو به قراء بزرگ است ولی اغلب راههای دههای آن مالرو می باشد.
معادن خوی عبارتند از: نمک و زغال سنگ و طلا که فقط از معدن نمک آن فعلاً استفاده میشود و بصورت مال التجاره بعنوان نمک خوی در تمام شهرستان های مجاور بفروش میرسد و همچنین معادن نفت و گوگرد و آهن و مس و سرب بدانجا وجود دارد و چشمه های آب گرم و معدنی آن نیز معروف است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
خوی چکان . [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ / خُی ْ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) عرق ریزان : ای پیکر منور محرور خوی چکان ثعبان آتشین دم و روئینه استخوان .خواجو...
خوی کرده . [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ / خُی ْ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) عرق کرده .عرق آلوده . (یادداشت مؤلف ). مرحوض . (منتهی الارب ).
گدیه خوی . [ گ َدْ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) گداطبع که خسیس و دنی باشد. (آنندراج ).
گران خوی . [ گ ِ ] (ص مرکب ) کنایه از مخالف و ناساز و بر این قیاس گران بودن خوی : از بس که تو را خوی به عشاق گران است بیقدر متاع سر باز...
گنده خوی . [ گ َ دَ / دِ خوَ / خُی ْ ] (ص مرکب ) با واو معدوله ، آنکه عرق بدنش عفن و گنده است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به گنده خویی شود.
مردم خوی . [ م َ دُ ] (ص مرکب ) مردم خصال .آدمی سیرت . ملایم و خوشرفتار : قوت تن بدان سبب زیادت شود و قوت عصبانی به اعتدال باز آید و مردم ...
راست خوی . (ص مرکب ) که خلق و سرشت راست دارد. آنکه به خلق راست متصف است . آنکه دور از کژخویی است .
رومی خوی . (ص مرکب ) رومی خو. آنکه به هر کس و هر جا رسد به رنگی و خویی جلوه گر شود. متلون المزاج . (فرهنگ فارسی معین ). کسی را گویند که دور...
شیرین خوی . (ص مرکب ) خوشخوی . (یادداشت مؤلف ). که خلق و خوی خوش دارد : نگارین روی شیرین خوی عنبرموی سیمین تن چه خوش بودی در آغوشم اگر یا...
خوی ریزان . [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ / خُی ْ ] (ق مرکب ) عرق ریزان . (یادداشت مؤلف ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۸ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.