خیعل
نویسه گردانی:
ḴYʽL
خیعل . [ خ َ ع َ ] (ع اِ) پوستین . || جامه ٔ نادوخته فرجین . || پیراهن که یک جانب وی دوخته و جانب دیگر نادوخته باشد و آنرا زنان پوشند. || پیراهن بی آستین . || گرگ . || خلیع. || غول . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
خواب و خیال . [ خوا / خا ب ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) وهم . خیال . توهم . (ناظم الاطباء).
خیال اصفهانی . [ خ َ ل ِ اِ ف َ ] (اِخ ) اسم او میرزا غیاث الدین محمد خلف میرزا صدرا ولد میرمحمد باقر داماد و متخلص به اشراق است . بمصاهرت آقا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.