دائم المرض
نویسه گردانی:
DʼʼM ʼLMRḌ
دائم المرض . [ ءِ مُل ْ م َ رَ ] (ع ص مرکب ) آنکه همواره مریض و بیمار باشد. (آنندراج ). پیوسته بیمار. که هماره با درد بود. مطلی ؛ دائم المرض . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
دایم المرض . [ ی ِ مُل ْ م َرَ ] (ع ص مرکب ) پیوسته بیمار. همیشه رنجور. پیوسته دردمند. که هماره رنجور بود. رجوع به دائم المرض شود.