اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دایم المرض

نویسه گردانی: DʼYM ʼLMRḌ
دایم المرض . [ ی ِ مُل ْ م َرَ ] (ع ص مرکب ) پیوسته بیمار. همیشه رنجور. پیوسته دردمند. که هماره رنجور بود. رجوع به دائم المرض شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
دائم المرض . [ ءِ مُل ْ م َ رَ ] (ع ص مرکب ) آنکه همواره مریض و بیمار باشد. (آنندراج ). پیوسته بیمار. که هماره با درد بود. مطلی ؛ دائم المرض ....
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.