گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داش نویسه گردانی: DʼŠ داش . (اِخ ) ۞ گابریل . ملقب به کنتس ، نویسنده ٔ فرانسوی . متولد پاریس (1804-1872 م .). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی داش بلاغ مطلب داش بلاغ مطلب . [ ب ُ م ُ طَل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 50هزارگزی شمال گرمی ، در مسیر شوسه ٔ ... داش بلاغ مغار داش بلاغ مغار. [ ب ُ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان ورگهان بخش هوراندشهرستان اهر. واقع در 27هزارگزی جنوب هوراند و 10/5هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیب... داش بلاغ حاجی داش بلاغ حاجی . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 22هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 11هزارگزی ... داش تیمور کهنه داش تیمور کهنه . [ ت َ ک ُن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 4/5هزارگزی باختر مهاباد و 3هزارگزی ... داش بلاغ نوشیروان داش بلاغ نوشیروان . [ ب ُ غ ِ شیرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 37هزارگزی باختر گرمی و 15هزارگزی شوسه ٔ... قشلاق قیه داش باشی قشلاق قیه داش باشی . [ ق ِ ق َ ی َ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 33 هزارگزی شمال خاوری آبش احمدلو و یک هزار... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود