گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دالا نویسه گردانی: DʼLA دالا. (اِخ ) دهالا ۞ . از پارسیان دانشمند هند و شاگرد جکسن دانشمند آمریکائی .رجوع به مزدیسنا تألیف دکتر محمد معین ص 117 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه واژه معنی دالع دالع. [ ل ِ ] (ع ص ) امر دالع؛ کار بیفایده . || احمق دالع؛ مرد بسیار گول . (منتهی الارب ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود