اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دام نهنده

نویسه گردانی: DʼM NHNDH
دام نهنده . [ ن ِ / ن َ هََ دَ / دِ ] (نف مرکب ) که دام نهد. که دام گسترد. که دام کشد. که تعبیه ٔ دام کند :
دشمن نهاده دام که تا صید او شوی
ز اقبال شاه دام نهنده بدام تست .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.