اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

در

نویسه گردانی: DR
در. [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربستان شهرستان گلپایگان در 48هزارگزی جنوب خاوری گلپایگان کنار راه مالرو تکین به مادرشاه . جلگه و معتدل و دارای 860 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و لبنیات شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی زنان فرش بافی و راه آن مالروست معادن گچ و قیر دارد و مردم آن تابستان به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
ایران سرزمینی است با تنوع فرهنگی، قومی و موسیقایی شگفت‌آور که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را در بر گرفته است؛ - از نواهای دل‌انگیز ترکمنی که با مو...
تاریخ ورزش و برگزاری مسابقات ورزشی در ایران باستان آنطور که باید و شاید روشن و آشکار نیست. زیرا اعمال نابخردانه برخی پادشاهان و اعمال آنها باعث به آتش...
از این سه واژه، یک واژه ی (جنس) آن عربی است و پارسی جایگزین هر سه واژه این است: نیات مَئیسون (سنسکریت: نییَتَ مَئیسونا)
نگاه کنید به: ناتوان در آمیزش جنسی
جان در تن کسی کردن . [ دَ ت َ ن ِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از زندگانی دادن . (بهار عجم ) (آنندراج ) : میکند جان در تن امید لعل باده نوش ...
حرف در کار کسی کردن . [ ح َ دَ کا رِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعتراض کردن . انگشت بر چیزی نهادن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 45).
اعتکاف کردن در مسجد. [ اِ ت ِ ک َ دَ دَ م َ ج ِ ] (مص مرکب ) مجاورة. (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ).
افیون در شراب ریختن . [ اَف ْ دَ ش َت َ ] (مص مرکب ) افیون در باده کردن . کنایه از پشت دادن شراب تا مستی گذاره آرد. (آنندراج ) : تا هرکه ب...
گربه در انبان داشتن . [ گ ُ ب َ / ب ِ دَ اَم ْ ت َ ](مص مرکب ) کنایه از مکر کردن و حیله ورزیدن باشد. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) (فرهنگ رشیدی ...
کافور در محاسن کشیدن . [ دَ م َ س ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سپید گردانیدن ریش . (آنندراج ) : حرفی بخوان که چون ورق از جهل شد سفید...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.