اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درج

نویسه گردانی: DRJ
درج . [ دَ رَ ] (ع اِ) ج ِ دَرَجَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پایه ها. مراتب : و اسرار علم و تنجیم و معرفت درج و دقایق تقویم و طرف علم و طف و نتف خواص ادویه و غیر آن تعلیم کنم . (سندبادنامه ص 62).
کواکب را ز ثابت تا به سیار
دقایق با درج پیموده مقدار.

نظامی .


کین درج کآسمان شه دارد
وین دقیقه که او نگه دارد.

نظامی .


بهر عین غم نه از بهر فرج
این تسافل پیش ایشان چون درج .

مولوی (غزلیات ).


از جان گذشته صد درج هم در طرب هم در فرج
می کرد اشارت آسمان کای چشم بد دور از شما.

مولوی .


رجوع به درجة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
درج . [ دَ ] (ع مص ) براه خود رفتن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برفتن پیر و کودک . (المصادر زوزنی ). || ترقی نمودن در مرتبه . || ...
درج . [ دَ ] (ع اِ) کاغذ و نورد نامه . (منتهی الارب ). آنچه در آن نوشته شود، گویند أنفذته فی درج الکتاب ؛ در طی آن . (از اقرب الموارد) (از ...
درج . [ دَ رَ ] (ع اِ) کاغذ و نبشته . (منتهی الارب ). دَرْج . و رجوع به درج شود. || راه . (منتهی الارب ). طریق . (اقرب الموارد). || گویند: ر...
درج . [ دُ] (ع اِ) دوکدان و طبله ٔ زنان که پیرایه و جواهر دروی نهند. دُرجَة. یکی . ج ، اءَدراج ، دِرَجَة. (منتهی الارب ). دوکدان و درجک و عطر...
درج . [ دُ رَ ] (ع اِ) ج ِ دُرجة. (منتهی الارب ). رجوع به دُرجة شود.
درج . [ دُر رَ ] (ع اِ) کارهای سخت مشکل که صاحبش را عاجز گرداند. گویند وقع فی الدرج . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
درج /روزنه شُکوه تاجِ سطل که بیمِ جان دَر او درج اَست گاو دِلکَش است اما به بار سَر نمی‌ارزد حافظ
درج شدن . [ دَ ش ُدَ ] (مص مرکب ) شامل شدن . گنجیدن . (ناظم الاطباء). || گنجیده شدن و نوشته شدن مطلبی در کتاب یارساله و مانند آن . و رجوع ...
درج کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیچیدن . تا کردن . || جمع نمودن . فراهم آوردن . (ناظم الاطباء) : دخلی که به عقل درج کردم در زیور او بخرج ...
کاتب درج . [ ت ِ ب ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاتب الدرج . نویسنده ای را گویند که شغل او فقط نوشتن احکام بر روی کاغذی است که آن را درج...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.