درویش
نویسه گردانی:
DRWYŠ
درویش . [ دَرْ ] (اِخ ) لقب علی بن ابراهیم از اهالی حلب . رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.
واژه های همانند
۷۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۶ ثانیه
حسین آباد درویش . [ ح ُ س ِ دِ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. در 30هزارگزی جنوب خاوری بیرجند.ناحیه ای است ...
درویشکش بزرگوار. ("ک" با آوای زیر، "ب" با آوای زیر، "ز" با آوای زیر، "ر" با آوای زیر، "و" با آوای زبر، )، (ا خ مرکب)، گورستانی است در روستای چمازکتی...
غلامحسین خان درویش . [ غ ُ ح ُ س َ ن ِ دَرْ ] (اِخ ) در سال 1251 هَ . ش .متولد شد. پدرش موسوم به حاجی بشیر از مردم طالقان بود که به موسیقی ...
پهلوان درویش محمد. [ پ َ ل َ دَرْ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رجوع به درویش محمد... و حبیب السیر چ خیام ، فهرست ج 4 شود.
دره درویش عزیزآباد. [دَرْ رَ دَرْ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 26 هزارگزی جنوب باختری الیگودر...
برگ سبزیست تحفۀ درویش. (اصطلاح) عبارتی است که در موقع تقدیم یک هدیه (تحفة) به شخصی گفته می شود و یا در پاسخ به قدردانی شخص در یافت کنندۀ هدیه. «برگ سب...