اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست خائیدن

نویسه گردانی: DST ḴAʼYDN
دست خائیدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) دست خاییدن . گزیدن دست به دندان . رجوع به دست خاییدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دست خاییدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) دست گزیدن . به دندان گرفتن دست به علامت حسرت و پشیمانی . اظهار پشیمانی کردن . (دهار) : دست خائی بعد ازآن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.