دست سائیدن
نویسه گردانی:
DST SAʼYDN
دست سائیدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب )دست ساییدن . رجوع به دست ساییدن در ردیف خود شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دست ساییدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) دست سائیدن . دست سودن . با دست لمس کردن . دست زدن . پرداختن : به چیزی که بر ما نیاید شکست بکوشید و با آن ...