گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دست گذاردن نویسه گردانی: DST GḎʼRDN دست گذاردن . [ دَ گ ُدَ ] (مص مرکب ) تسلیم کردن . (آنندراج ) : بیابگذار پیش شاه ما دست که از بوی کباب دل شوی مست . غنیمت (از آنندراج ).|| تعظیم کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 93). سلام کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 215). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود