دستگردان
نویسه گردانی:
DSTGRDʼN
دستگردان . [ دَ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش طبس شهرستان فردوس است که در شمال طبس واقع و حدود آن بشرح زیر است : از خاور به دهستان اصفهک ، از باختر به کویر لوت ، شمال به دهستان کریت و یخاب و از جنوب به دهستان ده محمد. آب آن از قنوات تأمین می شود. این دهستان از 25 آبادی تشکیل شده و در حدود 4382 تن جمعیت دارد. بزرگترین ده آن میان آباد است با 239 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دستگردان . [ دَ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 120هزارگزی شمال طبس ، با 282 تن سکنه . آب آن از قن...
دست گردان . [ دَ گ َ ] (نف مرکب ) گرداننده و به دور درآورنده با دست . چرخاننده به دست . || (ن مف مرکب ) با دست به دور وچرخش درآمده . گردان...
دست گردان شدن . [ دَ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دست به دست شدن . از دستی به دستی سیر داده شدن . انتقال یافته بودن از دستی به دستی . رجوع ب...
دست گردان کردن . [ دَ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در دست چرخش دادن چیزی را. گرداندن چیزی دردست چنانکه سکه های زر و سیم را. صاحب آنندراج گوید...
دست گردان دادن . [ دَ گ َ دَ ] (مص مرکب ) وام دادن . عاریت دادن . (از آنندراج ) : چون تهیدستی ز حد بگذشت سامان می دهندگوهر غلطان صدف را دست ...