ده
نویسه گردانی:
DH
ده . [ دِ ] (صوت ) به کسر دال و های مخفی کلمه ٔ تعجب و استفهام انکاری است : وه ! عجب ! چرا چنین کنی ؟! آیا راستی چنین است ؟؛ ده برو.ده زود باش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به د [ دِ ] در همین لغت نامه و فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده شود.
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
ده شیر. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش نیر شهرستان یزد. واقع در 35هزارگزی شمال باختری نیر. دارای 1046 تن سکنه می باشد. آب ...
ده سراب . [ دِه ْ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارادان بخش گرمسار شهرستان دماوند. واقع در 9هزارگزی شمال خاور گرمسار. آب آن از حبله رود تأم...
ده سرخ . [ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج . واقع در 40هزارگزی جنوب خاوری پاوه . سکنه ٔ آن 275 تن . آب...
ده سرخ .[ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری نهرآب . سکنه ٔ آن 200 تن...
ده سرخ . [ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چولائی خانه بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 35هزارگزی شمال خاوری مشهد دارای 550 تن سکنه ا...
ده سرخ . [ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 53هزارگزی شمال فریمان . دارای 847 تن سکنه است . ...
ده سرخ . [ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان . واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری فلاورجان متصل به شوسه ٔ م...
ده سرو. [ دِه ْ س َرْوْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهمره سرخی بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 5هزارگزی جنوب باختری شیراز. سکنه ٔ آن 125...
ده سرد. [ دِه ْ س َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش بافت شهرستان سیرجان . جمعیت آن در حدود یک هزار تن و محدود است از طرف شمال به دهستان دش...
ده سلم . [ دِه ْ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در 130هزارگزی جنوب باختری شوسف . دارای 182 تن سکنه ...