دهستان
نویسه گردانی:
DHSTAN
دهستان . [ دِ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دراگاه بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس . واقع در 69هزارگزی شمال باختری حاجی آباد. سکنه ٔ آن 696 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دهستان . [ دِ هَِ ] (اِ مرکب ) مجموع چندین ده و قریه و جایی که دارای دهات چند باشد. (ناظم الاطباء). دهستان در مقابل شهرستان . (از غیاث ). خ...
دهستان . [ دِ هَِ ] (اِخ ) شهری در طبرستان . (ناظم الاطباء). نام شهری است که اکنون استرآباد گویند از حدود گرگان تا خوارزم . (انجمن آرا) (آنندر...
دهستان . [ دِ هَِ ] (اِخ ) نام یکی از قصبات تابع بادغیس . (نزهةالقلوب چ دبیرسیاقی ص 188).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.