اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راه راه

نویسه گردانی: RʼH RʼH
راه راه . (ص مرکب ) مخطط. (ناظم الاطباء). چیز مخطط معروف به راهدار: جامه و قبای راه راه ؛ آنکه خطوط رنگین داشته باشد. (از بهار عجم ). الیجه . (یادداشت مؤلف ). الجه ؛ مخفف الاجه ٔ ترکی ، جامه راه راه رنگارنگ . (فرهنگ لغات دیوان البسه ٔ نظام قاری ). راه را. رارا (مخفف راه راه در تداول عامه ). (یادداشت مؤلف ). دارای خطوط متوازی نمایان و متمایز از متن پارچه خواه برجسته و خواه غیر برجسته . دارای خطوط متوازی و متمایز از متن پارچه در جهت تار. راهدار. دارای راه : مخمل راهدار؛ کبریتی :
سری مویش از آه حسرت سیاه
سراپرده اش از فغان راه راه .

ملاطغرا (از بهار عجم ).


در طریق شوق آسایش نمی یابد تنش
جامه ٔ مرد مسافر گر نباشد راه راه .

محمدقلی سلیم (از بهار عجم ).


نیست از رهزن در این راهم غمی کز فیض عشق
در بر از زخمی قبای راه راهی بیش نیست .

میرزا عبدالغنی قبول (از بهار عجم ).


شد از خون راه راه آخر تن خاکستری پوشم
شهیدان را لباس کربلایی اینچنین باید.

سعید اشرف (از بهار عجم ).


قبای راه راهی داشت در بر
که هر راهش برد دل را به راهی .

تأثیر (از آنندراج ).


- پارچه یا چیت یا قبای راه راه ؛ پارچه و چیت و قبایی که خطوط موازی داشته باشد.
- جامه ٔ راه راه ؛ جامه ٔ مخطط. (ناظم الاطباء).
- || رنگارنگ و الوان . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
راه شاهی پایین . [ ی ِ ] (اِخ ) نام یکی از بلوکهای ناحیه ٔ لاهیجان در گیلان است و دارای 3هزار تن خانوار میباشد. این بلوک در شمال لاهیجان ...
راه پاک ساختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) زدودن برف و دیگر چیزهایی که مانع عبور و مرور میشود. پاکیزه کردن راه . زدودن غبار و خاک و آلودگی از آن :...
کار به راه بردن . [ ب ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) کار بساز کردن .(آنندراج ). رجوع به کار بساز کردن شود : تا نداری از گره سررشته ٔ خود را نگاه کار خود...
خار در راه شکستن . [ دَ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) محافظت کردن . (آنندراج ) (برهان قاطع) : مرا تا خار در ره می شکستی کمان در کار ده ده می شکستی ...
خار در راه نهادن . [ دَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کار مشکل پیش نهادن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (مجموعه ٔ مترادفات ).
چشم بر راه داشتن . [ چ َ / چ ِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) منتظر شدن و ناشکیبا و بی صبر بودن . (ناظم الاطباء).
راه یا جاده بخور یکی از مسیرهای کاروان‌های بازرگانی در دنیای باستان است که مهمترین جاده ارتباطی میان قاره‌های آسیا و آفریقا به شمار می‌رفته است. انواع...
خوراندن/کنانیدن دهانی، یکی از روش‌های دارو دادن/خوراندن=ترزیق است که در آن ماده/مواد از طریق دهان به بدن رسانده می‌شود. این روش را به اختصار، Per os ی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.