اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رأفت

نویسه گردانی: RʼFT
رأفت . [ رَءْ ف َ ] (اِخ ) لکهنوی . میرزا عبداﷲبن کاظم ، معروف و متخلص به رأفت لکهنوی . در شمارگویندگان فارسی زبان است . مؤلف صبح گلشن در ص 171 شعر او را درج کرده است . (از الذریعة ج 9 بخش 2 ص 349).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
رأفت . [ رَءْ ف َ ] (از ع ، اِمص ) رأف . رآفة. بسیار مهربانی . (فرهنگ نظام ). سخت و بسیار مهربانی . (ناظم الاطباء). مهربانی شدید. (از اقرب المو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
رأفت شوشتری . [ رَءْ ف َ ت ِ ت َ ] (اِخ ) آقا قاسم ، معروف و متخلص به رأفت شوشتری و برادر آقا جواد وزیر. شاعری فارسی زبان بوده و بر طبق نو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.