اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ربع

نویسه گردانی: RBʽ
ربع. [رَ ] (ع مص ) چهاریک ِ مال ستدن . || (اصطلاح عروض ) آن است که فاعلاتن را صلم کنند (که سبب را بیندازند و وتد را قطع کنند) آنگاه آن را مخبون گردانندفَعَل بماند. (از المعجم فی معاییر اشعار العجم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ربا خوردن . [ رِ خوُرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) رباخواری . خوردن پول ربا. استفاده از پول ربا. و رجوع به ربا و رباخوار و رباخواره و رباخور شود.
استخوان ربا. [ اُ ت ُ خوا / خا رُ ] (اِ مرکب ) همای بود. گویند که غذای او استخوان باشد. (جهانگیری ). پرنده ایست که آنرا بعربی همای گویند و غذا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.