اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رشحه

نویسه گردانی: RŠḤH
رشحه . [ رَ ح َ / ح ِ ] (از ع ، اِ) رشحة. تراوش کرده و چکیده . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). چکه و قطره . (ناظم الاطباء). آب که از جایی تراوش کند و به جایی چکد.(از آنندراج ) (غیاث اللغات ). آب که از جایی بتراود.ج ، رَشَحات . (یادداشت مؤلف ) (فرهنگ فارسی معین ):
گهی که جرم مرا پیش تو حساب کنند
تو رشحه ای ز کرمهای بی حساب بریز.

خاقانی .


- رشحه ٔ آب ؛ ترشح کردن آب بر اطراف و جوانب که چکره ٔ آب نیز گویند. (ناظم الاطباء).
|| تراوش . چکیده . (ناظم الاطباء).
- رشحه ٔ قلم ؛ کنایه از نوشته و شعر :
مولدم جام و رشحه ٔ قلمم
جرعه ٔ جام شیخ الاسلامی است .

جامی .


|| مقطر. || خوی و عرق . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رشحه ٔ اصفهانی . [ رَ ح َ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) یا رشحه بیگم ، دختر هاتف اصفهانی و زوجه ٔ میرزا علی اکبر نظیری . هدایت گوید: از موزونان و متوسطان آ...
غزلی با مطلع «چه لطف بود که ناگاه رشحهٔ قلمت»، غزل شمارهٔ ۹۳ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است. فهرست ۱ مفهوم و درون‌مایه ۲ وزن ۳ در...
رشحة. [ رَ ح َ ] (ع اِ) رشحه . رجوع به رشحه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
سید محسن هاشمیان
۱۳۸۹/۰۲/۰۴ Iran
0
0

در دیوان حافظ شعری با این مطلع آمده است:
چه لطف بود که ناگاه رشحه ی قلمت
حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت
...


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.