رصدخانه
نویسه گردانی:
RṢDḴANH
رصدخانه . [ رَ ص َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) رصدگاه . جایی که در آن رصد بندند. (از فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). مرصد. رصدگاه . رصدگه . (یادداشت مؤلف ). امروزه رصدخانه های معتبر و مجهزی در کشورهای بزرگ برای آگاهی از احوال و حرکت بروج و ستارگان ، و ماهواره ها و سفینه های فضایی با دستگاههای دقیق مشغول کار است ، از آن جمله است : رصدخانه ٔ جودرل بانک انگلیس و رصدخانه ٔ کیپ کندی امریکا. و رجوع به رصد و رصدگاه و تاریخ ادبی ایران (از سعدی تا جامی ) ص 392 شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رصد خانه مراغه : بدین معناست که در زمان خواجه نصیرالدین طوسی در زمان حکومت ایلخانیان که در آن زمان به دست خواجه ساخته شد. در آن زمان برای رصد ستارگان ...
رصد واژه ای عربی و خانه پارسی است؛ همتای پارسی این ترکیب عربی - پارسی، این است: پایاتان (پایات؛ سغدی + پسوند مکان ساز آن؛ مانند بیابان؛ بی + آب + آن؛ ...
رسدخانه . [ رَ س َ ن َ / ن ِ ] (مرکب ، اِ) رصدخانه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رصدخانه شود.