رضا
نویسه گردانی:
RḌA
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا میرزا رضای کَلْهُر. از بهترین و نامی ترین خطاطان نستعلیق نویس عصر اخیر بود. کَلْهُر نام یکی از ایلات کرد اطراف کرمانشاه است . چون صاحب ترجمه یکی از افراد آن ایل بوده به این اسم معروف شده است . شرح احوال او با نمونه ای از خطوط وی در شماره ٔ هفتم از سال اول مجله ٔ یادگار (صص 39-56) طبع شده است . میرزا رضا کلهر در وبای عام تهران در روز جمعه بیست وپنجم محرم سال 1310 هَ . ق . درگذشت و در تهران در قبرستان حسن آباد که فعلاً دیگر وجود ندارد و اداره ٔ آتش نشانی بجای آن بنا شده است به خاک سپرده شد. (از وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی ، مجله ٔ یادگار سال 3 شماره ٔ 10). و رجوع به فرهنگ فارسی معین (بخش اعلام ) و نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔسلطنتی ایران و سبک شناسی ج 3 ص 346، 365 و 371 شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رضا قشلاقی . [ رِ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه . سکنه 185 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و بادام و حب...
قشلاق رضا. [ ق ِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 41 هزارگزی شمال خاوری سقزو 8 هزارگزی خاور قلعه...
رضا قمشه ای . [ رِ ق ُ ش َ ] (اِخ ) رجوع به رضا (محمدرضا...) شود.
بر رضا رفتن . [ ب َرْ، رِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رفتن برخشنودی و رضایت کسی . || موافق رضا کار کردن . (آنندراج ) : غمگین مباش زود نظیری فرا دهند...
رضا لاهیجانی . [ رِ ] (اِخ ) رجوع به رضا (رضا شکر...) شود.
رضا خوانساری . [ رِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به رضا (از گویندگان متأخر...) شود.
دشته شاه رضا. [ دَ ت َ رِ ](اِخ ) دهی از دهستان فرمشکان بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 346 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلا...
رضا ارحام صدر (زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲ در محله پاقلعه اصفهان، مرگ در ۲۴ آذر ۱۳۸۷)، بنیانگذار مکتب کمدی انتقادی در تئاتر ایران بود که بعد ها به مکتب تئات...
به تازگی در کتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبی عنوان شده است که دو نکته از آن قابل تأمل است. یکی اینکه نیاکان رضاشاه از الوار لرستا...
کلاته حسن رضا. [ ک َ ت ِ ح َ س َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در دامنه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ا...