رضاء
نویسه گردانی:
RḌAʼ
رضاء. [ رُ ] (اِخ ) رضا. بتی است عرب را. (یادداشت مؤلف ). در کتیبه های صفا نام اللات زیاداست و پس از آن العزی و اللاه ، نامهای دیگر از قبیل رضاء، جدعوید... خدایان صفاییها بوده اند. رجوع به تاریخ اسلام تألیف علی اکبر فیاض ص 36 و ماده ٔ بت شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا کازرونی ، حاج میرزا محمدرضا ملقب به «صدرالسادات ». از گویندگان قرن سیزدهم هجری بود. رجوع به مرآة الفصاحة (حرف «ر»)...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای لاهیجانی ، رضا شکر. وطنش لاهیجان است . شکرشکن و شیرین بیان بود. او راست :بیابان بلا خاری نداردکه از دامان من تاری...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) محمدرضاپاشا یا رضاپاشا تبریزی . رجوع به رضاپاشا (محمدرضاپاشا) شود.
رضا. [ رِ] (اِخ ) مشهدی . از شعرای متأخر و از پرهیزکاران مشهد بود و به هندوستان سفر کرد. رباعی زیر از اوست :گریان که ناله می کند وقت گری دان...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا ملایری ، میرزا رضا آریان . از گویندگان قرن چهاردهم هجری بود. رجوع به تذکره ٔ شعرای معاصر اصفهان ص 485 و 486 و فرهنگ ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) میرزا محمدرضا خلف میرزا حیدر قمشه ای . از گویندگان متأخر (قرن یازدهم هجری ) و اهل قمشه بود. بیت زیر او راست :سرم به عرش ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) میرزا رضای کرمانی که ناصرالدین شاه را در روز جمعه هفدهم ذیقعده ٔ سال 1313 هَ . ق . در حرم حضرت عبدالعظیم به ضرب شش لول ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا میرزا رضای کَلْهُر. از بهترین و نامی ترین خطاطان نستعلیق نویس عصر اخیر بود. کَلْهُر نام یکی از ایلات کرد اطراف کرمانشاه ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) میر محمدرضا. از گویندگان متأخر هندوستان و از اهالی عظیم آباد بود و به سال 1216 هَ . ق . در آنجا درگذشت . بیت زیر او راست :کش...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا واعظهمدانی ، حاجی میرزا رضا واعظ همدانی پسر حاجی میرزاعلی نقی . یکی از مشایخ ارشاد و نوه ٔ حاجی ملا رضا متخلص به کوث...