رضاء
نویسه گردانی:
RḌAʼ
رضاء. [ رُ ] (اِخ ) رضا. بتی است عرب را. (یادداشت مؤلف ). در کتیبه های صفا نام اللات زیاداست و پس از آن العزی و اللاه ، نامهای دیگر از قبیل رضاء، جدعوید... خدایان صفاییها بوده اند. رجوع به تاریخ اسلام تألیف علی اکبر فیاض ص 36 و ماده ٔ بت شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، حکیم محمدرضا عرب . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرة المعاصرین ص 87 و 88...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میرزا محمدرضا، از اولاد جهانشاه ترکمان . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکر...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میر محمدرضا خلف میر عبدالحی و قاضی بروجردی . از گویندگان قرن یازدهم هجری بود. رجوع به تذکرة المعاصرین ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بلگرامی ، محمدرضا. از دوستان محمدصادق خان اختر و از گویندگان قرن سیزدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و روز روش...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بهبهانی ، میرزا محمدرضا خلف الصدق میرزا قوامای بهبهانی . گاهی شعر می گفت . از اوست :جفا برون مبر از حد و جور کمتر کن ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای تبریزی ، میرزا رضا خلف میرزا رضی ، متخلص به بنده ٔ تبریزی . در سنه 1243 هَ . ق . درگذشت . (از دانشمندان آذربایجان ص ...
رضا. [ رِ ](اِخ ) یا رضای تتوی ، رضابن عبدالواسعبن داروغه کهر،ساکن تته . متوفای 1038 هَ . ق . از گویندگان قرن یازدهم هَ . ق . بود. رجوع به ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای جوینی ، خواجه محمدرضا خلف خواجه ملک وزیر. از گویندگان قرن یازدهم هجری بود.رجوع به روز روشن صص 245-246 و فرهنگ ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا خوانساری . از گویندگان متأخر ایران بود. بیت زیر او راست :چون گلرخان به جانب عشاق رو کنندصد چاک دل به ناز نگاهی ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای دهلوی ، محمدمحسن ، رضا، پسر شیخ محمد شجاع دهلوی ، در فرخ آباد هند سکونت گزیده بود. در ادبیات پارسی و تازی دست داشت...