رق
نویسه گردانی:
RQ
رق . [ رَ ] (از ع ، ص ) هر چیزی که بلند ایستاده باشد. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). || از اتباع شق است : شق و رق ؛ آخته بالا و کشیده قامت .
- رق و شق ؛ در تداول عامه ؛ راست ایستاده . بلندشده . (یادداشت مؤلف ).
- شق و رق ؛صاف و هموار و سخت مانند کاغذ آهاردار. (فرهنگ فارسی معین ).
- || کسی که راست و مستقیم راه رود. (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
رغ . [ رُ ] (اِ) آروغ را گویند و آن بادی است که با صدا از راه گلو برمی آید. (برهان ). مخفف آروغ است . (انجمن آرا) (از آنندراج ). بادی بود که...
رغ . [ رَ ] (اِخ ) به لغت اوستا شهری را گویند که مولد اشو زردشت است . (ناظم الاطباء).
شغ و رغ . [ ش َغ ْ غ ُ رَ ] (ص مرکب ، از اتباع ) راست و مستقیم ایستاده . (یادداشت مؤلف ). صورتی از شق و رق . و رجوع به شق و رق شود.