روح القدس .[ حُل ْ ق ُ دُ ] (اِخ )
۞ جبرئیل . (السامی فی الاسامی ) (دهار) (از غیاث ) (آنندراج ). و بسکون دال و تحریک آن هر دو مستعمل است . در این شعر خاقانی که در تعریف شعر است بسکون دال آمده :
کرده روح القدس پیش کعبه پرها را حجاب
تا برو آسیب سنگ اهل طغیان آمده .
(از آنندراج ).
روانبخش . (لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ذیل روانبخش ). یکی از اقانیم ثلاثه نزد ترسایان . سومین از اقانیم ثلاثه ٔ ارباب تثلیث . ثالث ثلاثه نزد مسیحیان . روح . کلمه . جان پاک . صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: روح القدس اقنوم سوم از اقانیم ثلاثه ٔ الهیه خوانده شده ، و آن را روح گویند زیراکه مبدع و مخترع حیات است ، و «مقدس » گویند زیرا که یکی از کارهای مخصوص او اینکه دلهای مؤمنان را تقدیس میکند، و بسبب علاقه ای که بخدا و مسیح دارد او را روح اﷲ و روح المسیح خوانند -انتهی . و رجوع به حکمت اشراق ص
201،
205 (حاشیه ) و
265 و
270 و روح و جان پاک وجبرئیل در این لغت نامه شود
: برای پرورش جسم ، جان چه رنجه کنم
که حیف باشد روح القدس بسگبانی .
رودکی .
روزه کردم نذر چون مریم که هم مریم صفاست
خاطر روح القدس پیوند عیسی زای من .
خاقانی .
بر بام سدره تا در ادنی فکنده رخت
روح القدس دلیلش و معراج نردبان .
خاقانی .
تا لبش را لب نخوانی زینهار
زآنکه روح القدس جان میخواندش .
خاقانی .
فیض روح القدس ار باز مددفرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد.
حافظ.
|| در فرهنگ علوم عقلی (ص
281) چنین آمده : آنچه را فلاسفه جوهر عقلی نامیده اند الهیون روح القدس مینامند، بعضی گویند: افلاطون جوهر عقلی را روح القدس نامیده ، در هرحال این اصطلاح از مختصات فلسفه ٔ اسلامی و عرفان است و گاه مراد از آن عقل بالمستفاد میباشد و عقل را در مرتبت اجمال نیز روح القدس گفته اند -انتهی . و رجوع به اسفار ملاصدرا ج
4 ص
89 و
166 و
79 و
107 و ج
1 ص
72 شود.