رودآب
نویسه گردانی:
RWDʼAB
رودآب . (ص مرکب ) صفتی است شهر و ده و مزرعه را که با آب رود مشروب شود نه قنات و چاه : سنگویه ٔ بلوچستان سه رشته قنات و شش مزرعه ٔ رودآب دارد. (مرآت البلدان ).
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
رودآب . (اِخ ) یکی از دهستانهای ششگانه ٔ بخش فهرج شهرستان بم است . این دهستان در باختر فهرج واقع است و حدود آن به شرح زیر است : از طرف شم...
رودآب امجز. [ ب ِ اَ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان امجز بخش جبال بارز شهرستان جیرفت واقع در 45هزارگزی خاورمسکون و سر راه مسکون به کروک ....
قلعه نو رودآب . [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 32هزارگزی باختر ششتمد و 6هزارگزی جنوب کالشور....
رودآب گاوکان . [ ب ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال از شهرستان جیرفت واقع در 90هزارگزی جنوب شرقی مسکون و 12هزارگزی شمال...
باغ کوه با رودآب . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاشهر نهاوند که در 6 هزارگزی خاور شهر نهاوند واقع است و 15 تن سکنه دارد. این قریه جمشید...
رود آب . [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رودخانه رودکده . رجوع به رود و رودخانه شود : چنین گفت با لشکر افراسیاب که چون من گذر یابم از رود آ...
جان روداب . (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان کنگان بخش بافت شهرستان سیرجان . در 12 هزارگزی شمال بافت سر راه فرعی بافت قلعه ٔ عسکر واقع و دار...