گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رویا نویسه گردانی: RWYA رویا. (نف ) روینده و هر چیز که از زمین روید. (ناظم الاطباء) (برهان ). روینده . (انجمن آرا) (آنندراج ) : قیاس از درختان رویا چه گیری . خاقانی .ز یک چشمه رویا شده دانه شان دو چشمه شده آسیاخانه شان .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی رویا رویا. (سریانی ، اِ) اسم سریانی عنب الثعلب است . (از اختیارات بدیعی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به عنب الثعلب شود. رویا رویا. (از ع ، اِ) رؤیا. (ناظم الاطباء) (از برهان ). رجوع به رؤیا شود. رؤیا رؤیا. [ رُءْ ] (ع اِ) خواب دیدن . (دهار) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). خواب که دیده شود. ج ، رُؤی ̍. (منتهی الارب ). آنچه در خواب ب... رؤیاء رؤیاء. [ رُءْ ] (ع اِ) رؤیا. آنچه در خواب بینند. ج ، رُؤی ̍. (ناظم الاطباء). در متون دیگر دیده نشد. تحقق رویا این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. خشایار رویا پرستشگر , عاشق , کنایه از یک عشق فرا بشری رؤیا این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود