اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ره برگرفتن

نویسه گردانی: RH BRGRFTN
ره برگرفتن . [ رَه ْ ب َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) راه برگرفتن . عازم شدن .به رفتن آغازیدن . حرکت کردن . راهی شدن :
نپذرفت از ایشان و ره برگرفت
جهان مانده از کار او در شگفت .

فردوسی .


به دستوری شاه ره برگرفت
جهان مانده از کار او در شگفت .

فردوسی .


به دستوری شاه ره برگرفت
به قنوج شد ماه در بر گرفت .

فردوسی .


رجوع به راه برگرفتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.