زاوش . [ وُ ] (اِخ )
۞ نام کوکب مشتری است . (برهان قاطع). نام ستاره ٔ مشتری است که لفظ دیگرش برجیس است . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). آقای پورداود آرد: کلمه ٔ زاوش یا زواش که در همه ٔ فرهنگها ضبط است و شعرای قدیم بمعنی مشتری استعمال کرده اند بنظر میرسد که مانند کلمات درهم و دینار و الماس و دیهیم و غیره اصلاً یونانی و از زوس
Zeus (خدای بزرگ ) مشتق باشد. (یشتها ج
1 ص
23 از حاشیه ٔ دکتر معین بر برهان قاطع)
: فلک سادس است زاوش را
که دهنده است دانش و هش را.
سنائی .