اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاوش

نویسه گردانی: ZʼWŠ
زاوش . [ وُ ] (اِخ ) ۞ نام کوکب مشتری است . (برهان قاطع). نام ستاره ٔ مشتری است که لفظ دیگرش برجیس است . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). آقای پورداود آرد: کلمه ٔ زاوش یا زواش که در همه ٔ فرهنگها ضبط است و شعرای قدیم بمعنی مشتری استعمال کرده اند بنظر میرسد که مانند کلمات درهم و دینار و الماس و دیهیم و غیره اصلاً یونانی و از زوس Zeus (خدای بزرگ ) مشتق باشد. (یشتها ج 1 ص 23 از حاشیه ٔ دکتر معین بر برهان قاطع) :
فلک سادس است زاوش را
که دهنده است دانش و هش را.

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۰ ثانیه
زاوش . [ وُ ] (اِ) بلغت بربری ، گنجشک است . (از دزی ص 577).
نام باستانی سیاره ی مشتری می باشد.
مُشتَری[۷] یا هُرمُز[۸] یا اورمزد یا برجیس یا زاوش بزرگ‌ترین سیاره سامانه خورشیدی است. از نظر فاصله از خورشید، مشتری پنجمین سیاره بعد از تیر و ناهید و...
زاووش .(اِخ ) کوکب عطارد است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زاوش (بمعنی مشتری ). رجوع به زاوش شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.