زریاب
نویسه گردانی:
ZRYAB
زریاب . [ زَ ] (ع اِ) زرباب . آب زر. رجوع به زرباب در همین لغت نامه شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
زریاب . [ زَ ] (اِخ ) لقب علی بن نافع مولای مهدی و معلم ابراهیم موصلی که در 136 هَ .ق . به اندلس نزد علی عبدالرحمن اوسط رفت و علی عبدالر...
ابوالحسن علی بن نافع نامدار به زریاب کبیر و ملقب به بصری موسیقیدان، خواننده و بربط نواز ایرانیتبار است. او ایجادکننده مکتب موسیقی ایرانی آندلس و تر...
علی زریاب . [ ع َ ی ِ زِرْ ] (اِخ ) ابن نافع. مکنی به ابوالحسن و ملقب به زریاب . مولای مهدی خلیفه ٔ عباسی و موسیقی دان مشهور عهد خویش بود....
عباس زریاب خویی (۱۳۷۳-۱۲۹۸)، مورخ، ادیب، نسخهشناس، نویسنده و مترجم ایرانی.
او در سال ۱۲۹۷ خورشیدی در شهر خوی، از شهرهای آذربایجان غربی به دنیا آمد...
عباس زریاب خویی (۲۰ مرداد ۱۲۹۸، خوی[۲] – ۱۴ بهمن ۱۳۷۳، تهران)، مورخ، ادیب، نسخهشناس، نویسنده و مترجم ایرانی بود. پس از تحصیلات مقدماتی در خوی و حوزو...