اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زعق

نویسه گردانی: ZʽQ
زعق . [ زَ ع ِ ] (ع ص ) ترسنده به شب در حالت نشاط. نعت است از زَعَق مصدر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ترسنده به شب . (از اقرب الموارد). ترسیده و مخوف . (ناظم الاطباء). || شادمانی که در عین شادی می ترسد. (از اقرب الموارد). || شادمان و خرم . (ناظم الاطباء). || (مص ) شور و تلخ و سطبر گردیدن آب . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بی زاغ و زوغ . [ غ ُ / زاغ ْ غ ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) بی زاغ و زیغ. بی زاق و زیق . در تداول عامه بمعنی بی بچه و امثال آن . (از یادداش...
بی زاغ و زیغ. [ غ ُ / زاغ ْ غ ُ ] (ترکیب عطفی ،ص مرکب ) در تداول عامه ، بی زاق و زوق . بی زاق و زیق . بی زاغ و زوغ . بی بچه و امثال آن . ...
قضا و تقدیر الهی می آید و فضای زمین ( بر ما ) تنگ می شود .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.