اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زمع

نویسه گردانی: ZMʽ
زمع. [ زُم ْ م َ ] (ع ص ، اِ) زنبور بی نیش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه در حاجت خود چست نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی است که سبک نمی شود از برای نیاز و حاجت . (شرح قاموس ) (از اقرب الموارد). کسی که در حاجت خود سست نباشد. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ظماء. [ ظَ م َءْ ] (ع مص ) ظِماء. ظماءَة. تشنه شدن یا سخت تشنه شدن . || آرزومند و تشنه ٔ چیزی گردیدن .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.