اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زنده

نویسه گردانی: ZNDH
زنده . [ زِ دَ / دِ ] (اِخ ) لقب شیخ احمد جامی قدس سره السامی که او را زنده پیل می نامیده اند. (انجمن آرا). رجوع به زنده پیل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
زنده گردیدن . [ زِ دَ / دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) زنده شدن . زنده گشتن . حیات یافتن : وگر این شب درازم بکشد در آرزویت نه عجب که زنده گردم ب...
زنده گردانیدن . [ زِ دَ / دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) حیات بخشیدن . || شفا دادن . (ناظم الاطباء). رجوع به زنده کردن شود.
زندة. [ زَ دَ ] (ع اِ) چوب یا سنگ زیرین آتش زنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به زند شود.
زندة. [ زَ دَ ] (اِخ ) شهری است به روم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از معجم البلدان ). ابو عبیدةبن جراح رضی اﷲ عنه آن را بگشاد. (از معجم الب...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.