زوار
نویسه گردانی:
ZWʼR
زوار. [ زُ ] (ع مص ) زیارت کردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بی زوار. [ زَ ] (ص مرکب ) (از: بی + زوار) بی زاور. آنکه تیماردار ندارد. بی پرستار. بینوا. بی پناه : منم بی زواری بزندان شاه کسی را بنزدیک من ...
زَوار در رفته. رجوع شود به «زهوار در رفته». همچنین رجوع شود به واژه های «زوار» و «زهوار».
ظؤار. [ ظُ آ ] (ع اِ) دیگ پایه . اثفیه .