زه . [ زَه ْ ]
۞ (اِ) مکان جوشیدن و برآمدن آب . (برهان ) (از ناظم الاطباء). مکان جوشیدن و تراویدن آب . (آنندراج ). مکان جوشیدن آب از چشمه . (فرهنگ رشیدی )
: سبک خشک شد چشمه ٔ چشم من
مگر آب این چشمه را زه نبود
۞ .
مسعودسعد.
|| آلت تناسل و نره . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.