زهور
نویسه گردانی:
ZHWR
زهور. [زُ ] (ع مص ) روشن گردیدن چراغ . || درخشیدن قمر. || درخشیدن رخسار و روشن گردیدن آتش و بالا گرفتن آن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قوی و بسیار گردیدن : زهرت بک ناری ؛ کقولک وریت بک زنادی ؛ یعنی قوت گرفت بتو آتش من و بسیار گردید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || متغیر گردانیدن آفتاب شتران را. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برآمدن کشت : زهر النبت ؛ برآمد آن کشت . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ظهور. [ ظُ ] (ع اِ) ج ِ ظَهر.
ظهور. [ ظُ ] (ع مص ) آشکار شدن . آشکارا شدن . پدید آمدن . پدیدار شدن . ظاهر شدن : مرد... توبه کرد که پیش از ظهور حجتی بر امثال این کار اقدام ...
ظهور. [ ظُ ] (اِخ ) شهری است در بحر از سرزمین مَهرة در اقصای یمن .
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: بْراز brãz (پهلوی) دنها denhā (پهلوی) پَشتان (کردی) *** فانکو آدینات 09163657861