زید
نویسه گردانی:
ZYD
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن الجون . شاعر. رجوع به ابودلامه زید شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
امام زاده زید. [ اِ دَ / دِ زَ ] (اِخ ) از بناهای دوره ٔ قاجاریه در شهر طهران است . و رجوع به طهران شود.
عدی بن زید عبادی دبیر و مترجم عربی دربار خسرو پرویز بود. بهطور تقریبی او در حدود سال ۵۵۰ میلادی متولد شده و در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان (از سال ۵۳...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.